اصطلاحات کوهنوردی در این مطلب تکنیک‌ها، تجهیزات، درجه‌ها و زبان عامیانه ضروری را پوشش می‌دهد تا به افزایش تجربه از این ورزش هیجان انگیز کمک کند.

از آنجایی که کوهنوردی یک راه اجتماعی برای تمرین کامل بدن و از بین بردن استرس است، می‌تواند یک سرگرمی عالی پس از کار باشد. اما چه در حال بالا رفتن از دیوارها و چه در برخورد با صخره ها باشید، تسلط بر واژگان کوهنوردی برای صعودهای موفق، برقراری ارتباط با علاقه مندان دیگر و به دست آوردن تجهیزات مناسب حیاتی است.

واژگان پایه کوهنوردی

بیایید بررسی اصطلاحات کوهنوردی را با اصولی شروع کنیم که هر کوهنوردی باید بداند.

وسایل کوهنوردی

  • مهار(Harness): یک کمربند و سیستم حلقه پا که توسط کوهنوردان پوشیده می‌شود و یک نقطه اتصال مطمئن برای طناب و سایر تجهیزات ایجاد می کند.
  • کارابین(Carabiner): یک حلقه فلزی با دروازه فنری که برای اتصال اجزای مختلف سیستم کوهنوردی مانند طناب و مهار استفاده می شود.
  • دستگاه Belay: این قطعه مکانیکی طناب را در حین چسب زدن کنترل و اصطکاک ایجاد می‌کند تا به مدیریت و ایمن سازی طناب کمک کند.
  • اسلینگ (Quickdraw) یک جفت کارابین که توسط یک زنجیر کوتاه و محکم به هم متصل شده اند که طناب کوهنوردی را به نقاط حفاظتی روی سنگ یا دیوار متصل می کند.
  • کفش‌ کوهنوردی: کفش‌های تنگ تخصصی که چسبندگی روی صخره را فراهم می‌کنند.
  • گچ(Chalk): یک پودر یا فرم جامد از کربنات منیزیم که کوهنوردان برای بهبود چسبندگی روی دسته استفاده می‌کنند.
  • دستگیره‌ها (Handholds): دسته‌های مختلفی هستند که روی سنگ یا دیوار قرار می‌گیرند. رایج ترین انواع دسته های کوهنوردی به شرح زیر است:
    • Crimp: یک نگه داشتن کوچک و مثبت که لازم است کوهنورد از نوک انگشتان خود برای گرفتن لبه سطح سنگ استفاده کند.
    • Pinch: نگه داشتنی که کوهنورد را ملزم می کند از شست و انگشتان خود برای گرفتن یک ویژگی بیرون زده روی سطح سنگ استفاده کند.
    • Sloper: این نگهدارنده صاف و گرد با دست باز کوهنورد برای ایجاد اصطکاک بر روی سطح سنگ استفاده می شود.
    • Pocket: یک نگهدارنده کوچک و مقعر که کوهنورد را ملزم می کند از نوک انگشتان خود برای گرفتن قسمت داخلی فرورفتگی در سطح سنگ استفاده کند.
    • Edge: نگه داشتن نازکی که کوهنورد را ملزم می کند از انگشتان خود برای گرفتن لبه سطح سنگ استفاده کند.

تکنیک های اولیه کوهنوردی

  • حمایت (Belaying): فرآیند مدیریت طناب برای یک کوهنورد، ایجاد امنیت در هنگام صعود یا فرود از مسیر.
  • صعود سرطناب (lead climbing): زمانی است که یک کوهنورد از مسیر صعود می‌کند در حالی که به طور دوره‌ای طناب را به نقاط حفاظتی متصل می کند، چه از قبل قرار داده شده (صعودی ورزشی) و چه خود قرار داده شده (کوهنوردی سنتی).
  • بالارفتن با طناب بالا (Top-rope climbing): یک سبک صعود که شامل اجرای طناب از لنگر به یک لنگر در بالای مسیر و بازگشت به سمت کوهنورد است و بدون نیاز به گیره زدن کوهنورد به نقاط حفاظتی، محافظت مداوم را فراهم می کند. در این روش از یک کارگاه ثابت در بالای مسیر استفاده می‌شود.
  • کار با پا (Footwork): هنر استفاده موثر از پاها در هنگام بالا رفتن، از جمله تکنیک هایی مانند لبه گیری یا edging (استفاده از لبه های کفش کوهنوردی برای کشش روی پایه های کوچک)، اسمیرینگ یا smearing (فشار دادن کف کفش به سطحی برای تحمل وزن)، و قلاب کردن heel-toe (قرار دادن پنجه یا پاشنه پا روی یک نگهدارنده برای ایجاد ثبات).
  • مسیر(Route): مسیری که یک کوهنورد برای صعود از صخره یا دیوار طی می‌کند.

واژگان بولدرینگ – bouldering

اکنون که اصول اولیه را می‌دانیم اجازه دهید شرایط بولدرینگ را بررسی کنیم (شکلی از صعود که شامل بالا رفتن از صخره ها یا دیوارهای کوتاهتر بدون استفاده از طناب یا مهار است). تعاریف واضحی از اصطلاحات ضروری بولدرینگ، تجهیزات کوهنوردی و سیستم های درجه بندی یاد می‌گیریم که برای اندازه گیری پیشرفت و سطح مهارت شما حیاتی است.

اصطلاحات رایج بولدرینگ

  • مشکل بولدر(Boulder problem): دنباله خاصی از حرکات بر روی تخته سنگ یا دیواره کوهنوردی که اغلب در دنیای کوهنوردی problem نامیده می شود.
  • اسپاتینگ (Spotting): ارائه حمایت فیزیکی از بولدرر، کمک به هدایت سقوط آنها و محافظت از آنها در برابر آسیب.
  • کراش پد (Crash pad): تشک قابل حمل و بالشتکی که در زیر یک تخته سنگ قرار می گیرد تا ضربه سقوط را کاهش دهد.
  • منتل (Mantel): یک تکنیک کوهنوردی که برای حرکت روی لبه یا طاقچه با فشار دادن دستها به پایین و همزمان بالا رفتن با پاها استفاده می شود.
  • داینو (Dyno): مخفف dynamic move است؛ داینو حرکتی قدرتمند و انفجاری است که کوهنورد نیاز دارد تا لحظه‌ای تماس خود را با صخره یا دیوار از دست بدهد تا به نقطه‌ای دوردست برسد.
  • پروژه (Project): یک مشکل تخته سنگی که یک کوهنورد به طور فعال روی آن کار می کند، معمولا مشکلی که سطح مهارت فعلی آنها را به چالش می کشد و برای تکمیل نیاز به تلاش های متعدد دارد.

درجه بندی بولدرینگ (Bouldering grades)

درجه های بولدرینگ برای نشان دادن سختی مشکل بولدر استفاده می‌شود و تسلط بر این زبان می تواند شما را در کمترین زمان مانند یک حرفه ای به نظر برساند. دو سیستم درجه بندی اولیه برای بولدرینگ وجود دارد:

  • مقیاس وی (aka Vermin or Hueco Scale): مقیاس V که در ایالات متحده توسعه یافته است، از V0 (ساده ترین) تا V17 (سخت ترین) متغیر است. همانطور که در مهارت پیشرفت می کنید، با مشکلات بیشتری با درجه های V بالاتر مواجه خواهید شد که نشان دهنده افزایش سختی است.
  • مقیاس فونتبلو (Font): مقیاس فونت که منشا آن فرانسه است، در اروپا و سایر نقاط جهان استفاده می‌شود. از ۳ (ساده ترین) شروع می شود و تا ۹A+ (سخت ترین)، با ترکیبی از اعداد و حروف برای نشان دادن سطح دشواری بالا می رود. به عنوان مثال، ۶A راحت تر از ۶B است، و ۶B+ سخت تر از ۶B اما راحت تر از ۶C است.

واژگان کوهنوردی ورزشی

شرایط و سیستم های درجه بندی برای سنگنوردی ورزشی را یاد بگیرید، این سبک کوهنوردی شامل صعود مسیرهای از پیش محافظت شده با استفاده از لنگرها و پیچ های ثابت.

اصطلاحات کوهنوردی ورزشی

  • بولت (Bolt): یک لنگر دائمی حفر شده در صخره، که برای چسباندن کوییک دراو و محکم کردن طناب کوهنوردی هنگام صعود کوهنورد استفاده می‌شود.
  • کلیپینگ (Clipping): عمل اتصال طناب کوهنوردی به کوییک دراو که به یک بولت وصل می شود.
  • شلاق(Whipper) اصطلاحی است که برای توصیف یک سقوط چشمگیر که کوهنورد اصلی زمانی که بالاتر از آخرین قطعه حفاظتی خود قرار می گیرد (کویک دراو) استفاده می شود.
  • ردپوینت(Redpoint): این اصطلاح کوهنوردی که از کلمه آلمانی Rotpunkt سرچشمه می‌گیرد، به صعود موفقیت آمیز یک مسیر از ابتدا تا انتها بدون افتادن یا استراحت روی دنده اشاره دارد. با تماشای مستند الهام بخش Rotpunkt که یکی از بهترین کوهنوردان در جهان را به نمایش می گذارد، درباره صعود به ردپوینت بیشتر بدانید.
  • آنسایت(Onsight): صعود موفقیت آمیز یک مسیر در اولین تلاش بدون اطلاع قبلی یا بتا (اطلاعات مربوط به حرکات)، بدون افتادن یا استراحت روی طناب.
  • تنظیم مسیر(Route setting): ایجاد مسیرها بر روی دیوار کوهنوردی با قرار دادن انبارهای استراتژیک.

درجه بندی صعودهای ورزشی – Sport climbing grades

نمرات سنگ نوردی ورزشی به کوهنوردان کمک می کند تا سختی یک مسیر را ارزیابی کنند. دو سیستم درجه بندی رایج برای صعودهای ورزشی عبارتند از:

  • سیستم اعشاری Yosemite (YDS): به طور گسترده در ایالات متحده استفاده می شود، YDS مسیرهای صعود ورزشی را با استفاده از ترکیبی از یک عدد کلاس (۵ برای صخره نوردی فنی) و یک عدد دشواری (از ۵.۰ تا ۵.۱۵) درجه بندی می کند. به عنوان مثال، مسیر ۵.۱۰a آسانتر از مسیر ۵.۱۰c است و مسیر ۵.۱۱a سخت تر از مسیر ۵.۱۰d است.
  • سیستم درجه بندی فرانسوی: سیستم فرانسوی، که در اروپا و سایر کشورهای خارج از ایالات متحده استفاده می شود، از ترکیبی از اعداد و حروف برای نشان دادن دشواری استفاده می کند (به عنوان مثال، ۶a، ۶b، ۷a+) – هر چه عدد بیشتر باشد، دشواری بیشتر است. “+” نشان دهنده صعود کمی چالش برانگیزتر از درجه پایه در یک عدد خاص است.

واژگان کوهنوردی سنتی (Traditional climbing)

اصطلاحات، عبارات، و کلمات ضروری را برای این شکل از کوهنوردی که لازم است کوهنورد اصلی در هنگام صعود از مسیر، محافظ قابل جابجایی خود، مانند nut و دستگاه های camming ، استفاده کنید.

اصطلاحات کوهنوردی سنتی

  • حفاظت (Protection): دنده‌های قابل جابجایی مانند کیل ، دستگاه‌های camming و hexes که توسط کوهنورد در شکاف‌ها یا سایر ویژگی‌های سنگ قرار می‌گیرد تا طناب کوهنوردی را محکم و از سقوط طولانی جلوگیری کند.
  • دستگاه Camming (cam): یک قطعه محافظ فنری است که وقتی در شکاف قرار می گیرد منبسط می شود تا یک کارگاه ایجاد کند.
  • رک (Rack): مجموعه ای از تجهیزات حفاظتی و دیگر تجهیزات کوهنوردی که توسط کوهنورد بر روی یک تسمه یا هارنس در طول یک صعود معمولی حمل می شود.
  • کیل (Nut): یک قطعه فلزی گوه‌ای شکل که به سیم متصل است و به گونه‌ای طراحی شده است که در انقباضات سنگ قرار داده شود تا یک کارگاه ایجاد کند.
  • Multi-pitch (صعود چند طوله): مسیری برای صعود طولانی‌تر از طول یک طناب، که کوهنوردان را ملزم به تکمیل بخش‌های متعدد و راه‌اندازی ایستگاه‌های بینابین برای پیشرفت مسیر می‌کند.

درجه بندی کوهنوردی سنتی (Trad climbing grades)

دو سیستم درجه بندی رایج برای trad climbing عبارتند از:

  • سیستم اعشاری Yosemite (YDS): همانطور که در بخش صعودهای ورزشی ذکر شد، YDS برای درجه بندی صعودهای ترد در ایالات متحده با همان شماره کلاس (۵) و مقیاس دشواری (۵.۰ تا ۵.۱۵) استفاده می شود. با این حال، صعودهای معمولی اغلب شامل طیف گسترده‌تری از تکنیک‌های کوهنوردی هستند و به سطح بالاتری از مدیریت تجهیزات و مهارت‌های مسیریابی نیاز دارند.
  • سیستم درجه بندی بریتانیایی: این سیستم معمولا در بریتانیا استفاده می‌شود، این سیستم یک درجه صفت (مثل متوسط، شدید، سخت شدید) را با یک درجه فنی (مثل ۴a، ۵b، ۶c) ترکیب می کند تا هم سختی کلی و هم سخت ترین فرد را توصیف کند. در مسیر تجاری حرکت کنید برای مثال، مسیری با درجه بندی HS (سخت شدید) ۴b چالش برانگیزتر از مسیری با درجه بندی Sev (شدید) ۴a خواهد بود.

زبان عامیانه در کوهنوردی – Climbing slang

حتی اگر احساس می‌کنید که یک gumby (کوهنورد بی‌تجربه) روی دیوار هستید، می‌توانید با استفاده از این اصطلاحات عامیانه کوهنوردی به دیگر علاقه‌مندان نشان دهید که اینطور نیست.

اصطلاحات کوهنوردی

  • وودی (Woody) یک نوع ساده از دیوارهای تخته سه لا که ترکیبی از نگهدارنده‌های پیچ و مهره ای یا نگهدارنده های پیچ دار است.
  • بتا (Beta) این کلمه به معنای اطلاعات یا توصیه های داخلی در مورد یک مسیر صعود یا حرکت های خاص است که اغلب توسط سایر کوهنوردان به اشتراک گذاشته می شود.
  • کراکس (Crux) Crux سخت ترین یا چالش برانگیزترین بخش یک مسیر صعود یا مشکل تخته سنگ است.
  • گامبی (Gumby) این اصطلاح یک کوهنورد بی تجربه یا دست و پا چلفتی را توصیف می‌کند. اغلب با خیال راحت استفاده می‌شود.
  • پمپ شده (Pumped) در اصطلاح کوهنوردی، پمپ شده به معنای امتحان کردن ساعدهای ناشی از گرفتن مداوم یا فشار بیش از حد است.
  • کیسه شن (Sandbag) یک مسیر صعود یا مشکل تخته سنگ که چالش برانگیزتر از درجه تعیین شده در نظر گرفته می شود.
  • برای فلش زدن (To flash) شما می توانید این فعل را پس از اتمام یک صعود در اولین تلاش بدون افتادن یا استراحت روی طناب با استفاده از دانش قبلی از مسیر (بتا) استفاده کنید.